۱۵۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۲

بس کاین دل زار ریش کردی
گفتم زینهار بیش کردی

دل شیشه نازک و غمت سنگ
آسان شکند چوریش کردی

فرمان هوای خویشتن را
بر تیر جفا چو کیش کردی

وین طرفه که در کنام شیران
خونریز به چشم میش کردی

خورشیدی و در دل نژندم
خاصیت ماه و جیش کردی

اول همه نوش عرضه کردم
پس زود به غم سریش کردی

این جان سریش باز کرده
پس زود ز غم سپریش کردی

خون میخور و با جفاش میسازد
کاین کار بدست خویش کردی

دوش از طرب خیال بر سر
بر باد خرد پریش کردی

چون پیش اثیر خود رسیدی
بی باکی و عشوه بیش کردی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.