هوش مصنوعی:
این شعر از درد و رنج عاشقانه و ناراحتیهای دل شکسته سخن میگوید. شاعر از غم و جفای معشوق شکایت میکند و بیان میکند که چگونه دل نازکش در برابر سنگینی غم شکسته است. همچنین، او به رفتارهای متناقض معشوق اشاره میکند که گاه مانند خورشید میدرخشد و گاه مانند ماه تأثیرات متفاوتی دارد. در نهایت، شاعر به تسلیم شدن در برابر این عشق و رنجهای ناشی از آن اعتراف میکند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و پیچیدهای است که درک آنها به بلوغ عاطفی و تجربههای زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای ادبی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۸۲
بس کاین دل زار ریش کردی
گفتم زینهار بیش کردی
دل شیشه نازک و غمت سنگ
آسان شکند چوریش کردی
فرمان هوای خویشتن را
بر تیر جفا چو کیش کردی
وین طرفه که در کنام شیران
خونریز به چشم میش کردی
خورشیدی و در دل نژندم
خاصیت ماه و جیش کردی
اول همه نوش عرضه کردم
پس زود به غم سریش کردی
این جان سریش باز کرده
پس زود ز غم سپریش کردی
خون میخور و با جفاش میسازد
کاین کار بدست خویش کردی
دوش از طرب خیال بر سر
بر باد خرد پریش کردی
چون پیش اثیر خود رسیدی
بی باکی و عشوه بیش کردی
گفتم زینهار بیش کردی
دل شیشه نازک و غمت سنگ
آسان شکند چوریش کردی
فرمان هوای خویشتن را
بر تیر جفا چو کیش کردی
وین طرفه که در کنام شیران
خونریز به چشم میش کردی
خورشیدی و در دل نژندم
خاصیت ماه و جیش کردی
اول همه نوش عرضه کردم
پس زود به غم سریش کردی
این جان سریش باز کرده
پس زود ز غم سپریش کردی
خون میخور و با جفاش میسازد
کاین کار بدست خویش کردی
دوش از طرب خیال بر سر
بر باد خرد پریش کردی
چون پیش اثیر خود رسیدی
بی باکی و عشوه بیش کردی
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.