هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از زیبایی طبیعت و عشق سخن میگوید. شاعر از نوشیدن شراب، بیدار کردن معشوق، و رهایی از قید و بندهای دنیوی صحبت میکند. او به عشق و مستی اشاره میکند و از توبه و زهد دوری میجوید. در نهایت، شاعر از عذاب عشق و غم میگوید و آرزوی رهایی از آن را دارد.
رده سنی:
16+
این متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی ممکن است برای سنین پایینتر مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۶۵۶
ای پسر این رخ به آفتاب درافکن
بادهٔ گلرنگ چون گلاب درافکن
صبح علم بر کشید و شمع برافروخت
جام پیاپی کن و شراب درافکن
شاهد سرمست را ز خواب برانگیز
سوختهٔ عشق را رباب درافکن
گرچه شب اندر شکست ماه بلند است
بادهٔ خوش آمد به ماهتاب درافکن
گل بشکفت و دلم ز عشق تو برخاست
چند نشینی به بند و تاب درافکن
مست خرابیم جمله نعره زنانیم
نعره درین عالم خراب درافکن
چند ازین نام و ننگ و زهد و ز تزویر
توبه کن از توبه دل بتاب درافکن
گر دل عطار را عذاب غم توست
گو دل او غم ازین عذاب درافکن
بادهٔ گلرنگ چون گلاب درافکن
صبح علم بر کشید و شمع برافروخت
جام پیاپی کن و شراب درافکن
شاهد سرمست را ز خواب برانگیز
سوختهٔ عشق را رباب درافکن
گرچه شب اندر شکست ماه بلند است
بادهٔ خوش آمد به ماهتاب درافکن
گل بشکفت و دلم ز عشق تو برخاست
چند نشینی به بند و تاب درافکن
مست خرابیم جمله نعره زنانیم
نعره درین عالم خراب درافکن
چند ازین نام و ننگ و زهد و ز تزویر
توبه کن از توبه دل بتاب درافکن
گر دل عطار را عذاب غم توست
گو دل او غم ازین عذاب درافکن
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.