هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از زبان عاشقی بیان میشود که به معشوق خود ابراز علاقه میکند و از عشق و دلباختگی خود سخن میگوید. او از زیباییهای معشوق مانند موهایش و لبهایش یاد میکند و آرزو میکند که همیشه در کنار او بماند. همچنین، از ترس از دست دادن معشوق و ماندن تنها با افسانهی عشقش میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانهی عمیق و استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دلباختگی و عشق شدید ممکن است برای سنین پایینتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۲۷
گر شمع تو بی زحمت پروانه بماند
خورشید چو سایه ز تو درخانه بماند
از باده لبهای تو گر دل بشود مست
درسلسله زلف تو دیوانه بماند
خون گشته دلی از خود آویخته دارد
هر تار که از فرق تو در شانه بماند
ای گنج روان در دل ویران کنمت جای
تابو که مگر گنج به ویرانه بماند
افسانه عشق تو شدم آه و دریغا
ترسم که نمانم من و افسانه بماند
روزی که حسن جان گرامی به تو بخشد
بالله که برو صد جان شکرانه بماند
گوی از همگان برد به اقبال شهنشه
بر تار تو یک بود ندیمانه بماند
خورشید چو سایه ز تو درخانه بماند
از باده لبهای تو گر دل بشود مست
درسلسله زلف تو دیوانه بماند
خون گشته دلی از خود آویخته دارد
هر تار که از فرق تو در شانه بماند
ای گنج روان در دل ویران کنمت جای
تابو که مگر گنج به ویرانه بماند
افسانه عشق تو شدم آه و دریغا
ترسم که نمانم من و افسانه بماند
روزی که حسن جان گرامی به تو بخشد
بالله که برو صد جان شکرانه بماند
گوی از همگان برد به اقبال شهنشه
بر تار تو یک بود ندیمانه بماند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.