هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دلبستگی شدید خود به معشوق سخن می‌گوید. او از تأثیرات عمیق عشق بر عقل و جان خود می‌گوید و از معشوق درخواست‌هایی مانند بوسه و توجه دارد. شاعر همچنین از بی‌صبری و انتظار برای رسیدن پیام معشوق صحبت می‌کند و احساسات خود را به زیبایی بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات و مفاهیم موجود در شعر نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی بیشتری دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۶۸۶

ای غذای جان مستم نام تو
چشم عقلم روشن از انعام تو

عقل من دیوانه جانم مست شد
تا چشیدم جرعه‌ای از جام تو

شش جهت از روی من شد همچو زر
تا بدیدم سیم هفت اندام تو

حلقهٔ زلف توام دامی نهاد
تا به حلق آویختم در دام تو

دشنهٔ چشمت اگر خونم بریخت
جان من آسوده از دشنام تو

گفته بودی کز توام بگرفت دل
جان بده تا خط کشم در نام تو

منتظر بنشسته‌ام تا در رسد
از پی جان خواستن پیغام تو

وعده دادی بوسه‌ای و تن زدی
تا شدم بی صبر و بی آرام تو

وام داری بوسه‌ای و از تو من
بیشتر دل بسته‌ام در وام تو

وام نگذاری و گویی بکشمت
از تقاضاهای بی هنگام تو

بوسه در کامت نگه‌دار و مده
گر بدین بر خواهد آمد کام تو

کی چو شمعی سوختی عطار دل
گر نبودی همچو شمعی خام تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.