هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از غم و اندوهی که به دلیل عشق و علاقه‌اش به معشوق احساس می‌کند، سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که غم معشوق تمام وجودش را فرا گرفته و در هر دو جهان (دنیا و آخرت) تنها غم معشوق برایش مهم است. شاعر حتی از جراحات ناشی از مژگان معشوق نیز شکایت نمی‌کند، زیرا غم معشوق همان مرهم جان اوست. او احساس می‌کند که غم معشوق تمام سود و زیان زندگی‌اش را تشکیل می‌دهد و حتی نمی‌تواند از این غم با کسی سخن بگوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا بتوان آن را به درستی درک کرد.

غزل شمارهٔ ۶۸۷

ای جگر گوشهٔ جانم غم تو
شادی هر دو جهانم غم تو

به جهانی که نشان نیست ازو
غم تو داد نشانم غم تو

گر ز مژگانت جراحت رسدم
زود برهاند از آنم غم تو

زان جراحت چه غمم باشد از آنک
بس بود مرهم جانم غم تو

جملهٔ سود و زیانم غم توست
ای همه سود و زیانم غم تو

ز غمت با که برآرم نفسی
که فرو بست زبانم غم تو

گفتم آهی کنم از دست غمت
ندهد هیچ امانم غم تو

گرچه پیش آمدم انگشت زنان
کرد انگشت زنانم غم تو

هست در هر دو جهان تا به ابد
همه پیدا و نهانم غم تو

گر درآید به کنار تو فرید
در رباید ز میانم غم تو
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.