۳۳۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۸۸

ای غنچه غلام خندهٔ تو
سرو آزاد بندهٔ تو

افتاد سر هزار سرکش
از طرهٔ سر فکندهٔ تو

گلهای بهار نیم مرده
از نرگس نیم زندهٔ تو

خورشید گرفته لوح از سر
بر سر چو قلم دوندهٔ تو

من کشته و غم کشندهٔ من
تو دلکش و دل کشنده تو

زان است شفق که طوطی چرخ
در خون گردد ز خندهٔ تو

چون سایه در آفتاب نرسد
کی در تو رسد روندهٔ تو

عطار به هر پری که پرد
دانی که بود پرندهٔ تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.