هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و علاقه‌ی شدید خود به معشوق سخن می‌گوید. او از زیبایی و جذابیت معشوق، تأثیر عمیق عشق بر زندگی خود، و فداکاری‌های بی‌حد و حصر برای رسیدن به او صحبت می‌کند. شاعر از تشبیهات و تصاویر شاعرانه برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند و عشق را به عنوان نیرویی قدرتمند و فراتر از درک توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تشبیهات و مفاهیم پیچیده‌ی شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۶۸۹

آنچه با من می‌کند سودای تو
می‌کشم چون نیست کس همتای تو

با خیالی آمد از خجلت هلال
پیش بدر عارض زیبای تو

بر گشاید کار هر دو کون را
یک گره از زلف عنبرسای تو

تو ز خون پوشیده قوس قامتم
از خدنگ نرگس رعنای تو

هیچ کارم نیست جز جان کاستن
بر امید لعل جان‌افزای تو

جای آن داری که صد صد را کشند
لیک بر یک جای یک یک جای تو

تو چو شمعی وین جهان و آن جهان
راست چون پروانه ناپروای تو

کی رسم من بی سر و پا در تو زانک
بی سر و پای است سر تا پای تو

صد هزاران قرن باید خورد خون
تا توانم کرد یکدم رای تو

کی توانم پخت سودای تو من
هست سودای تو بر بالای تو

گر شود هر ذره صد دوزخ مدام
هم نگردد پخته یک سودای تو

دم فرو بست از سخن اینجا فرید
تا کند غواصی دریای تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.