هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از عشق و شیفتگی خود به معشوق سخن میگوید و از زیبایی و جذابیت او به وجد آمده است. او از تأثیرات عشق بر دل و جان خود میگوید و آرزو میکند که بتواند داستان عشق خود را برای معشوق بازگو کند.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک ممکن است برای سنین پایینتر چالشبرانگیز باشد.
غزل شمارهٔ ۶۹۰
ای دلم مستغرق سودای تو
سرمهٔ چشمم ز خاک پای تو
جان من من عاشقم از دیرگاه
عاشق یاقوت جان افزای تو
مانده کرده عالمی دل دیده را
فتنهٔ آن نرگس رعنای تو
گر چنین زیبا نبودی عارضت
دل نبودی این چنین شیدای تو
صد هزاران جان عاشق هر نفس
باد ایثار رخ زیبای تو
از دل من جوی خون بالا گرفت
تا بدیدم قامت و بالای تو
نیست یک ذره تو را پروای خویش
زان شدم یکباره ناپروای تو
دست گیر آخر مرا از بی دلی
غرقه گشتم در بن دریای تو
با تو میباید به کام دل مرا
تا بگویم قصهٔ سودای تو
قصهٔ عطار چون از سر گذشت
عرضه خواهد داشتن بر رای تو
سرمهٔ چشمم ز خاک پای تو
جان من من عاشقم از دیرگاه
عاشق یاقوت جان افزای تو
مانده کرده عالمی دل دیده را
فتنهٔ آن نرگس رعنای تو
گر چنین زیبا نبودی عارضت
دل نبودی این چنین شیدای تو
صد هزاران جان عاشق هر نفس
باد ایثار رخ زیبای تو
از دل من جوی خون بالا گرفت
تا بدیدم قامت و بالای تو
نیست یک ذره تو را پروای خویش
زان شدم یکباره ناپروای تو
دست گیر آخر مرا از بی دلی
غرقه گشتم در بن دریای تو
با تو میباید به کام دل مرا
تا بگویم قصهٔ سودای تو
قصهٔ عطار چون از سر گذشت
عرضه خواهد داشتن بر رای تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.