هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه، از عشق و وابستگی شدید خود به معشوق سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که همه چیز را برای معشوق رها کرده و نور دلش از عکس روی اوست. شاعر از جذابیت و تأثیر معشوق بر خود می‌گوید و اینکه حتی یک بوسه از او ارزش خون دل او را دارد. در نهایت، شاعر از ناسازگاری معشوق و جور او شکایت می‌کند و بیان می‌کند که هیچ‌کس مانند معشوق او نیست.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌تر ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد که معمولاً در سنین بالاتر دیده می‌شود.

غزل شمارهٔ ۶۹۲

چون نیست کسی مرا به جای تو
ترک همه گفتم از برای تو

نور دل من ز عکس روی توست
تاج سر من ز خاک پای تو

خوش خوش بربود جان شیرینم
شیرینی لعل جانفزای تو

برد از سر دلبری دل مستم
مخموری چشم دلربای تو

خون دل من بریختی یعنی
یک بوسه بس است خونبهای تو

نی نی که مرا دریع می‌آید
آن بوسه تورا به ناسزای تو

از جور چو من کسی چه برخیزد
عطار ندید کس به جای تو
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.