هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دلبری سخن می‌گوید و از بی‌قراری و نبود وصال شکایت می‌کند. او از غم خود می‌گوید و از این که دلبرش از غم او بی‌خبر است. شاعر همچنین خود را بلبل شاخ عشق عطار می‌داند و دلبرش را به گل بهاری تشبیه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تشبیهات و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

غزل شمارهٔ ۶۹۳

ای سیه گر سپید کاری تو
سرخ رویی و سبز داری تو

من به جان سوختم بگو آخر
با شب و روز در چه کاری تو

روز به کار تو کی توانم برد
زانکه بس بوالعجب نگاری تو

کار ما را قرار می ندهی
دلبری سخت بی قراری تو

نیست بویی ز وصل تو کس را
زانکه همرنگ روزگاری تو

غم من خور که غم بخورد مرا
راستی نیک غمگساری تو

زان سبب شادمانی از غم من
که ازین غم خبر نداری تو

بلبل شاخ عشق عطار است
گر به خوبی گل بهاری تو
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.