هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. در آن از مفاهیمی مانند عشق، دوری، دل‌تنگی، و امید به وصال سخن گفته شده است. شاعر از خال معشوق، دل‌های پریشان، و غم‌های عاشقانه یاد می‌کند و با زبان شاعرانه و استعاری، حالات روحی خود را توصیف می‌نماید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

شمارهٔ ۴۹

هست می گویند خالی آن غدار آل را
چشم کی برداشتم ز ابرو که بینم خال را

چشم بگشادی ندیدم مرغ دل را جای خود
غالبا شد صید آن شبها ز مشکین بال را

ای بهر نوک مژه برده دلی در خواب او
جمع کن یک لحظه دلهای پریشان حال را

هفته شد دیدن آن مه نشد روزی مرا
آه اگر زین گونه در غم بگذرانم سال را

گفتمش با قد خم زان خال دور افتاده ام
گفت با کی نیست گر نقطه نباشد دال را

با تو خوش حالیم در دشت جنون ای دود آه
کم مفرما از سر ما سایه اقبال را

می جهد چشم فضولی وین ز موج اشک نیست
غالبا می بینم آن رخسار فرخ فال را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.