هوش مصنوعی: این شعر از عشق نافرجام و دردهای عاشقانه سخن می‌گوید. شاعر از بی‌توجهی معشوق شکایت دارد و رنج‌های عشق را توصیف می‌کند، اما در عین حال، این دردها را بخشی از لذت زندگی می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و اندوه نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۹۳

کم التفاتی خوبان به عاشقان ستم است
زهی ستم که تو را با من التفات کم است

کی از بنفشه گشاید کجا بنافه کشد
دلی که بسته آن گیسوان خم به خم است

قدم خمیده چنان شد که کس نمی داند
مرا به راه تو پوینده فرق یا قدم است

ز دام شوق دل ما نمی رهد مادام
که سنبل تو گذرگاه باد صبحدم است

طبیب را الم من نماند تا ره برد
به لذتی که مرا در ره تو از الم است

چنین که زندگیم با غمست در عشقت
مرا ازان که اجل قصد جان کند چه غم است

ز رنج عشق فضولی فراغتی مطلب
خموش باش که ذوق حیات مغتنم است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.