هوش مصنوعی:
این شعر از عشق نافرجام، رنجهای عاشقانه و ناامیدی سخن میگوید. شاعر از بیتأثیری اشکها و سوزش درونی مینالد و به تقدیر و جفای معشوق اشاره میکند. در نهایت، او تسلیم عشق میشود و از لطف ازل که او را با الم عشق آشنا کرده، سپاسگزار است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و وجود مضامینی مانند رنج، ناامیدی و جفا ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، این شعر نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.
شمارهٔ ۱۰۷
هجوم سیل سرشکم ز دل اثر نگذاشت
ز من که آتشم این آب یک شرر نگذاشت
درون سینه من هر چه بود آتش عشق
همه بسوخت غمی چند بیشتر نگذاشت
جفا نگر که ز بهر تسلیم شب هجر
خیالی از تو مرا اشک در نظر نگذاشت
بحال دیده بگریم که بهر گریه او
حرارت دل من آب در جگر نگذاشت
غلام زخم خدنگ توام که خون دلم
برون بریخت بامید چشم تر نگذاشت
کجا روم که سرکشم بجز دیار فنا
ز بهر بودن من منزل دگر نگذاشت
هزار بار شدم مایل طریق ورع
مرا محبت خوبان سیمبر نگذاشت
هزار شکر که لطف ازل فضولی را
ز لذت الم عشق بی خبر نگذاشت
ز من که آتشم این آب یک شرر نگذاشت
درون سینه من هر چه بود آتش عشق
همه بسوخت غمی چند بیشتر نگذاشت
جفا نگر که ز بهر تسلیم شب هجر
خیالی از تو مرا اشک در نظر نگذاشت
بحال دیده بگریم که بهر گریه او
حرارت دل من آب در جگر نگذاشت
غلام زخم خدنگ توام که خون دلم
برون بریخت بامید چشم تر نگذاشت
کجا روم که سرکشم بجز دیار فنا
ز بهر بودن من منزل دگر نگذاشت
هزار بار شدم مایل طریق ورع
مرا محبت خوبان سیمبر نگذاشت
هزار شکر که لطف ازل فضولی را
ز لذت الم عشق بی خبر نگذاشت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.