هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به شیخ خطاب می‌کند و از عشق به جوانان و زیبایی آنان دفاع می‌کند. او تأکید می‌کند که عشق به جوانان بخشی از طبیعت انسان است و حتی در قرآن نیز به آن اشاره شده است. شاعر از شیخ می‌خواهد که از سرزنش او دست بردارد و به جای آن، از روزگار جوانی و لذت‌های آن بهره ببرد.
رده سنی: 18+ متن به موضوع عشق به جوانان و زیبایی آنان می‌پردازد که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم موجود در شعر نیاز به درک عمیق‌تری از عرفان و فلسفه دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۱۲۵

چند منعم کنی از عشق جوانان ای شیخ
نیستم طفل فریبم بود آسان ای شیخ

حکم منع از مه رخسار جوانان نشدست
مگر آگه نه ای از معنی قرآن ای شیخ

بر دل زار من آزار جوانان کم نیست
تو هم از طعنه بسیار مرنجان ای شیخ

نه بخود می کشم ایام جوانی می ناب
می دهد پند مرا گردش دوران ای شیخ

رخ زیبا پسران قبله اهل نظر است
هر که باور نکند نیست مسلمان ای شیخ

خیز تا کسب جوانی ز می ناب کنیم
چند مانیم چنین پیر و پریشان ای شیخ

ای فضولی مطلب ترک هوای پسران
نیست آسان که کسی بگذرد از جان ای شیخ
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.