هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و پراحساس، بیانگر درد و رنج عاشقی است که در عشق خود پنهان است و از فراق و دوری معشوق رنج میبرد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، احساسات خود را بیان میکند و از معشوقی میگوید که چشمانی خونین دارد و مانند تیر، قلب او را میدرد. شعر با درخواست از طالع برای نجات و رسیدن به معشوق پایان مییابد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی تصاویر مانند 'خونریزی' و 'چشمان خونین' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
شمارهٔ ۱۲۶
کسی در عاشقی از سوی پنهانم خبر دارد
که چون من آتشی در سینه داغی بر جگر دارد
بزن دستی بدامان سرشک ای چشم ترک امشب
چو دامانش غباری چهره ام زان خاک در دارد
بگیر ای باد با خاک ره او رخنه چشمم
که نزهتگاه دل بیم خلل زین رهگذر دارد
مرا ساقی طریق بی خودی بنما که می بینم
ره هشیاریم از مستی چشمش خطر دارد
ز خونریزی بتیرت نسبتی دارند زانست این
که با مژگان خونین مردم چشمم نظر دارد
چو سایه بر رهش افتاده ام کاری کن ای طالع
که آید آفتاب من مرا از خاک بردارد
فضولی با خیال لعل میگون بتان هر دم
چو می در جام صد گرداب خون در چشم تر دارد
که چون من آتشی در سینه داغی بر جگر دارد
بزن دستی بدامان سرشک ای چشم ترک امشب
چو دامانش غباری چهره ام زان خاک در دارد
بگیر ای باد با خاک ره او رخنه چشمم
که نزهتگاه دل بیم خلل زین رهگذر دارد
مرا ساقی طریق بی خودی بنما که می بینم
ره هشیاریم از مستی چشمش خطر دارد
ز خونریزی بتیرت نسبتی دارند زانست این
که با مژگان خونین مردم چشمم نظر دارد
چو سایه بر رهش افتاده ام کاری کن ای طالع
که آید آفتاب من مرا از خاک بردارد
فضولی با خیال لعل میگون بتان هر دم
چو می در جام صد گرداب خون در چشم تر دارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.