هوش مصنوعی: این شعر از عشق نافرجام، درد فراق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از ناسازگاری روزگار، جدایی از معشوق و تأثیرات عمیق این عشق بر دل و جان خود می‌نالد. تصاویری مانند آینه، تیر بلا، اشک و غنچه برای بیان احساسات عمیق و دردناک استفاده شده‌اند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ی عمیق و دردناک است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۳۷

عکس قد او آینه بربود خطا کرد
خود را چو دل ما هدف تیر بلا کرد

اشک آینه دار قد خم گشته من شد
دردا که قدم را غم عشق تو دو تا کرد

فریاد ز ناسازی طالع که نکردیم
جا در دل آن ماه که جا در دل ما کرد

کار غم تو با دل تنگم شب هجران
کاریست که با غنچه دم باد صبا کرد

تو گرد ز دامن بفشاندی و من از غم
مردم که چرا بخت مرا از تو جدا کرد

خون ریخت جگر سوخت بدن خست دل آزرد
با ما غم عشق تو چه گویم که چها کرد

برداشت دل از سجده ابروی بتان سر
در حیرت آنم که چنین سهو چرا کرد

تا قطره آبی نشد از جای نجنبید
در هر دل پرسوز که پیکان تو جا کرد

در پنجه غم ماند گریبان فضولی
زان روز که دامان تو از دست رها کرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.