هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که از درد عشق، ناامیدی و رنج‌های عاشق سخن می‌گوید. شاعر از اشک‌ها، بلاهای عشق و ناکامی‌های خود می‌گوید و به داستان‌های عاشقانه مانند مجنون اشاره می‌کند. همچنین، از بی‌وفایی معشوق و نابینایی دیده در اثر عشق شکایت دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه عمیق و غم‌انگیز است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و رنج عشق نیاز به درک بالاتری از احساسات و تجربیات زندگی دارند.

شمارهٔ ۱۴۸

نه حبابست که پیدا ز سرشک ما شد
اشک را آبله از سیر بپا پیدا شد

عاشقانراست بلا سلسله قید حیات
بهمین واسطه مجنون حزین رسوا شد

بی نشان گشت دلم کز تو وفایی طلبید
چون نشان یابم ازو در طلب عنقا شد

بست بر پای من از اشک غمت سلسله
باز در عشق عجب سلسله بر پا شد

نشد از کامل او کام دل من حاصل
سر سودایی من در سر این رسوا شد

ز صبا گرد رهت یافت ولی قدر نکرد
دیده نرگس ازینست که نابینا شد

روزی افراخت فضولی علم رسوایی
که اسیر غم آن سرو سهی بالا شد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.