۲۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۶

می کنم اظهار غم ساقی شرابم می دهد
بی توقف هر چه می گویم جوابم می دهد

چون بیفشاند ثمر تحریک می یابد درخت
چون نریزم اشک دوران اضطرابم می دهد

من بخود سرگشته عالم نیم دوران چرخ
رشته کرده مرا از ضعف تابم می دهد

چون تو در هر تیر پیکانی ندارد چرخ دون
می زند صد تیر تا یک قطره آبم می دهد

گر ننوشم باده گلگون ملالم می کشد
ور بنوشم طعنه زاهد عذابم می دهد

گاه رندم گاه زاهد وه نمی دانم چرا
انقلاب چرخ چندین انقلابم می دهد

در ضیافت خانه دوران فضولی شاکرم
دیده پر خون شرابم دل کبابم می دهد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.