هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از درد و محبت سخن می‌گوید، جایی که شاعر از رنج‌های عشق و وفاداری یار می‌گوید و اشاره می‌کند که دلدارش از حال او آگاه است. او از حسد دیگران نمی‌هراسد زیرا یارش او را بهتر از دیگران می‌شناسد. شاعر همچنین از فضول‌ان در راز دل گله می‌کند و بیان می‌کند که دلبرش همه‌ی افکارش را می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای درک کامل، نیاز به بلوغ فکری و عاطفی داشته باشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

شمارهٔ ۱۹۸

بدرد و محنت بسیار ما را یار می داند
ولی کم می کند اظهار آن بسیار می داند

مگو با من چه ربطیست این که با دلدار دارد دل
که آن سریست دل می داند و دلدار می داند

ازو دیدم وفا تا گریه شد کارم بحمدالله
فتاده با کسی کارم که قدر کار می داند

بمقدار محبت می نماید لطف با هرکس
غلام طبع آن طفلم که این مقدار می ماند

بدی گر از حسد اغیار گوید پیش یار از ما
چه غم چون یار ما را بهتر از اغیار می داند

ز من پرسید محنتهای سودای سر زلفش
که اندوه شب تاریک را بیمار می داند

فضولی راز دل را من چه حاجت بر زبان آرم
چو دلبر هر چه دارم در دل افکار می داند
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.