هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر درد عشق و جدایی است که در آن شاعر از تلخیهای زندگی بدون معشوق میگوید و لذتهای دنیا را بدون حضور یار بیمزه توصیف میکند. او از جفاهای روزگار و عشق ناکام شکایت دارد و تأکید میکند که بدون معشوق، هیچ چیز لذتبخش نیست.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا و درد عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۱۹۹
بی تو ای عمر مرا صحبت جان نیست لذیذ
شهد هر کام که باشد جهان نیست لذیذ
همه دم ذکر لبت ورد زبانست مرا
هیچ جلاب جز اینم بدهان نیست لذیذ
باده تلخ که بی ساقی گلرخ باشد
بارها تجربه کردیم چنان نیست لذیذ
وعده وصل چو دادی منشان منتظرم
روشنست این که حیات نگران نیست لذیذ
جفا می کشدم یار مگر می داند
که مرا بی قد او روح روان نیست لذیذ
نیست در ساغر ایام بجز زهر جفا
عاشقان را روش دور زمان نیست لذیذ
داد ایام مرا شربت هر کام که هست
غیر شهد الم عشق بتان نیست لذیذ
شده پیر فضولی ز جهان کام مجوی
زود بگذر که جهان جز بجوان نیست لذیذ
شهد هر کام که باشد جهان نیست لذیذ
همه دم ذکر لبت ورد زبانست مرا
هیچ جلاب جز اینم بدهان نیست لذیذ
باده تلخ که بی ساقی گلرخ باشد
بارها تجربه کردیم چنان نیست لذیذ
وعده وصل چو دادی منشان منتظرم
روشنست این که حیات نگران نیست لذیذ
جفا می کشدم یار مگر می داند
که مرا بی قد او روح روان نیست لذیذ
نیست در ساغر ایام بجز زهر جفا
عاشقان را روش دور زمان نیست لذیذ
داد ایام مرا شربت هر کام که هست
غیر شهد الم عشق بتان نیست لذیذ
شده پیر فضولی ز جهان کام مجوی
زود بگذر که جهان جز بجوان نیست لذیذ
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.