هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد فراق و عشق سخن میگوید. او از معشوق خود میخواهد که پردهها را کنار زده و به او توجه کند. همچنین، شاعر از بیقراری و اضطراب خود میگوید و از معشوق طلب رحمت و لطف میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به تفسیر دارند و مناسب مخاطبان با سطح بلوغ فکری بالاتر هستند.
شمارهٔ ۲۰۹
دلا بمهر رخش دیده پر آب انداز
ترست پرده چشمت بآفتاب انداز
صبا که گفت که حرفی ز بی قراری ما
بگوی آن گل تر را در اضطراب انداز
نقاب کرد تن خاکیم ز چهره جان
گرت هواست که افتد ز رخ نقاب انداز
میانه من و تو هستی منست حجاب
بیا و آتشی از رخ برین حجاب انداز
چه می دهی از سر التفات دل برقیب
سکیست جانب او سنگ اجتناب انداز
شدم خراب ز بی رحمی تو رحمی کن
گهی ز لطف نظر بر من خراب انداز
چه کار تست فضولی قبول قید ورع
ترا که گفت که خود را درین عذاب انداز
ترست پرده چشمت بآفتاب انداز
صبا که گفت که حرفی ز بی قراری ما
بگوی آن گل تر را در اضطراب انداز
نقاب کرد تن خاکیم ز چهره جان
گرت هواست که افتد ز رخ نقاب انداز
میانه من و تو هستی منست حجاب
بیا و آتشی از رخ برین حجاب انداز
چه می دهی از سر التفات دل برقیب
سکیست جانب او سنگ اجتناب انداز
شدم خراب ز بی رحمی تو رحمی کن
گهی ز لطف نظر بر من خراب انداز
چه کار تست فضولی قبول قید ورع
ترا که گفت که خود را درین عذاب انداز
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.