هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از دیدار معشوق به عنوان هدف اصلی زندگی سخن می‌گوید. شاعر از زیبایی‌های طبیعت مانند گل و سرو به عنوان نمادهایی از معشوق یاد می‌کند و بیان می‌کند که تمام رنج‌ها و اشک‌هایش برای رسیدن به اوست. در نهایت، شاعر تأکید می‌کند که تنها هدفش عشق و وصال معشوق است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۲۲۶

ز جهان گردی ما دیدن یاریست غرض
زین همه سیر درین دشت شکاریست غرض

در سر از پرورش دیده بصد خون جگر
نظری بر گل رخسار نگاریست غرض

مکن ای دیده روان سوی درش سیل سرشک
گر ترا از ره آن سرو غباریست غرض

نه گل و لاله و سروست مرادم زین باغ
گلرخی سرو قدی لاله عذاریست غرض

نیست بیهوده گر اندوخته ام گوهر اشک
بهر تشریف تو ترتیب نثاریست غرض

چاک در سینه گر انداخته نیست ز درد
بهر اندیشه غم راهگذاریست غرض

همه دم کار فضولیست چو نی ناله و زار
مگر از بودن او ناله زاریست غرض
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.