هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از جفا و رحمت خاص معشوق سخن میگوید. شاعر خود را اسیر عشق و زلف یار میداند و از درد و غم عشق به عنوان موهبتی خاص یاد میکند. او عشق را رازی میداند که نباید با دیگران در میان گذاشت.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم انتزاعی مانند 'رحمت خاص' و 'قید خلاص' نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۲۵
زهی جفای تو بر من دلیل رحمت خاص
مرا وفای تو نقش صحیفه اخلاص
مدام مطرب بزم غم توام من مست
سرود ناله من کرده چرخ را رقاص
خراب باده عشقت ز ننگ عقل بری
اسیر حلقه زلفت ز دام قید خلاص
جزای کشتن پروانه شمع را این بس
که از نسیم دم صبح می رسد بقصاص
بلا و درد و غمت قدر داده اند مرا
که نیست قیمت هر جنس جز بقدر خواص
غم تو بود مشخص مرا دمی که هنوز
نداشتند تعین هیاکل و اشخاص
حدیث عشق فضولی بهیچ کس مگشا
درون بحر نباید که دم زند غواص
مرا وفای تو نقش صحیفه اخلاص
مدام مطرب بزم غم توام من مست
سرود ناله من کرده چرخ را رقاص
خراب باده عشقت ز ننگ عقل بری
اسیر حلقه زلفت ز دام قید خلاص
جزای کشتن پروانه شمع را این بس
که از نسیم دم صبح می رسد بقصاص
بلا و درد و غمت قدر داده اند مرا
که نیست قیمت هر جنس جز بقدر خواص
غم تو بود مشخص مرا دمی که هنوز
نداشتند تعین هیاکل و اشخاص
حدیث عشق فضولی بهیچ کس مگشا
درون بحر نباید که دم زند غواص
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.