هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و رنج‌های ناشی از آن می‌پردازد. شاعر از بی‌قراری خود در عشق و بی‌توجهی معشوق سخن می‌گوید و به مقایسه‌ای بین عاشق و معشوق اشاره دارد. همچنین، او از گذشتگان مانند وامق و مجنون یاد می‌کند و بیان می‌کند که عشق همیشه با رنج و خار همراه است. در نهایت، شاعر عشق را تنها روزگار خوش زندگی می‌داند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و رنج‌های عاطفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اشاره به شخصیت‌های اساطیری مانند وامق و مجنون نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۳۷

یارست فارغ از من و من بی قرار عشق
کار منست ناله و اینست کار عشق

نو عاشقم سزد که دل چاک من بود
اول گلی که می شکفد از بهار عشق

ای دل بیا که وامق و مجنون گذشته اند
برخاسته است خار و خس از رهگذار عشق

دردا که هست دلبر من طفل و پیش او
نی هست قدر عاشق و نه اعتبار عشق

گلها اگر دمد ز سر خاک تربتم
باشد هنوز در دل من خار خار عشق

در دهر نیست روز خوش و روزگار خوش
الا که روز عاشقی و روزگار عشق

رسوا کنون نگشت فضولی ز عشق یار
هرگز نبوده این که نبودست یار عشق
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.