هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد فراق و عشق ناگسستنی خود می‌گوید که او را به حالتی درمان‌ناپذیر و مستغنی از هر دوا تبدیل کرده است. او از عشق به معشوقی با چشم‌های سیاه و چهره‌ای پری‌وار سخن می‌گوید که عقل و دینش را تحت‌الشعاع قرار داده و او را به حالتی حیران و سرگشته تبدیل کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند 'بتان پری‌لقا' و 'مست می حیرت' نیاز به درک ادبی و عاطفی بیشتری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان توسعه یافته‌تر است.

شمارهٔ ۲۵۴

منم که بی تو گرفتار صد بلا شده ام
بصد بلا ز فراق تو مبتلا شده ام

مگر بقوت ضعف بدن رسم جایی
چنین که در طلبت همره صبا شده ام

بدرد و محنت بسیار من وسیله مپرس
نه اندکست که از چون تویی جدا شده ام

طبیب را چه دهم درد سر ز بهر دوا
چو من بدرد تو مستغنی از دوا شده ام

هوای چشم سیاه تو در سرست مرا
که خاکسارتر از میل توتیا شده ام

ز بس که مست می حیرتم نمی دانم
که چیست حال من و این چنین چرا شده ام

فضولی از من بیچاره عقل و دین مطلب
که مبتلای بتان پری لقا شده ام
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.