۲۱۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۷۶

با هر که غیرتست نگاهی نکرده ایم
ما را چه می کشی چو گناهی نکرده ایم

تا شعله برون نشود ز آتش درون
هرگز ز درد عشق تو آهی نکرده ایم

یارب چرا ز ماه و شان خالیست شهر
ماهیست ما نظاره ماهی نکرده ایم

جز نقد شوق و دولت عشق تو در جهان
هرگز نظر بمالی و جاهی نکرده ایم

تیغ زبان ماست که عالم گرفته است
ما فتح کشوری بسپاهی نکرده ایم

یارب چرا شدست سیه روزگار ما
ظلمی بهیچ خانه سیاهی نکرده ایم

ما را ز دهر نیست فضولی تمتعی
زین باغ میل برگ گیاهی نکرده ایم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.