هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و جذابیت معشوق سخن می‌گوید. او از بوی زلف معشوق، نور چهره‌اش و تأثیرات عمیق این عشق بر عقل و جان خود و دیگران صحبت می‌کند. شاعر همچنین از انتظار و اشتیاق برای وصال معشوق و رنج‌هایی که در این راه متحمل شده، سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و انتظار برای وصال نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۷۴۳

بوی زلفت در جهان افکنده‌ای
خویشتن را بر کران افکنده‌ای

از نسیم زلف مشک‌افشان خویش
غلغلی اندر جهان افکنده‌ای

وز کمال نور روی خویشتن
آتشی در عقل و جان افکنده‌ای

وز فروغ لعل روح‌افزای خویش
شورشی در بحر و کان افکنده‌ای

روز و شب از بهر عاشق خواندنت
نعره در کون و مکان افکنده‌ای

می نیایی در میان عاشقان
عاشقان را در گمان افکنده‌ای

بر امید وصل در صحرای دل
بیدلان را در فغان افکنده‌ای

مرغ دل را بر امید گنج وصل
اندرین رنج آشیان افکنده‌ای

روی چون مه زآستین گنج وصل
خون ما بر آستان افکنده‌ای

هر که را دردی است اندر عشق تو
خویشتن در پیش آن افکنده‌ای

دام سودای خود اندر حلق دل
کس چه داند کز چه سان افکنده‌ای

در بلای نیک و بد عطار را
روز و شب در امتحان افکنده‌ای
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.