۱۷۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۹۲

هرگز غم خرابی عالم نمی خوریم
عالم اگر خراب شود غم نمی خوریم

بیش و کم زمانه بر ما برابرست
ما غصه زیاد و غم کم نمی خوریم

منت نمی بریم پی روزی از شهان
جامی بمنت ار بدهد جم نمی خوریم

دم نیست کز غم لب لعل تو جام جام
خونابها ز دیده پر نم نمی خوریم

گشتیم گر چه خاک ز ما سر چه می کشی
از ما چه می گریزی آدم نمی خوریم

هر دم ز دهر روی بما می نهد غمی
بی وجه ما شراب دمادم نمی خوریم

در خوردن غم تو فضولی شریک ماست
هر غم که می رسد ز تو بی هم نمی خوریم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.