هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از غم و جفای معشوق و رقیبان می‌نالد، اما در عین حال، عشق و امید به وصال را نیز ستایش می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به دوری از اهل زهد و تمایل به زندگی شاد و عاشقانه دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به رنج و جفا نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۳۷۵

ما را هلاک غمزه خونریز کرده ای
تیغی عجب بکشتن من تیز کرده ای

آزرده از جفای رقیب تو کی شوم
چون فهم کرده ام که تو انگیز کرده ای

شد تازه داغ شوق تو تا باغ حسن را
آراسته بسبزه تو خیز کرده ای

دل را نمی رسد ز فرح پای بر زمین
تا بسته اش بزلف دلاویز کرده ای

جانم فدای طور تو باد ای امید وصل
کاندوه هجر را طرب آمیز کرده ای

ای دل باهل زهد نداری ارادتی
زین ناکسان خوش است که پرهیز کرده ای

بغداد را نخواست فضولی مگر دلت
کآهنگ عیش خانه تبریز کرده ای
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.