۱۴۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۰۵

چند ای چرخ مرا زار و زبون می سازی
قدم از بار غم و غصه نگون می سازی

بیش ازین جلوه مده در نظرم دونان را
چند غمهای من از رشک فزون می سازی

وقت شد طوق غم از گردن من برداری
تا کیم بسته این دام جنون می سازی

وقت شد آب زنی آتش حرمان مرا
تا کیم سوخته سوز درون می سازی

وقت شد غنچه اقبال مرا بگشایی
چند از خون جگر غرقه خون می سازی

وقت شد رتبه اقبال مرا قدر دهی
چند پامال درین رتبه دون می سازی

الم واقعه قید فضولی صعب است
آفرین بر تو درین واقعه چون می سازی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.