هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه به بیان درد و رنج عشق و دلباختگی میپردازد. شاعر از عشق به معشوق سخن میگوید و بیان میکند که بدون این عشق، زندگی بیمعناست. او از تأثیر عمیق معشوق بر روح و جان خود میگوید و دیگران را در مقایسه با معشوق ناچیز میشمرد. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند فداکاری در عشق، بیقراری و اشتیاق اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسالتر قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۲۴
عشق تو گرفتار تو داند که چه درد است
جانی که ندارد سر این درد، نه مرد است
آن دل که نکرد از دو جهان درد تو حاصل
حاصل ز حیات آنچه مراد است نکرده است
بی درد طلب حلقه صفت بر در مقصود
سر کوفتن مدعیان آهن سرد است
از عمر گرامی چه تمتع بود آن را
کز نخل محبت رطب عشق نخورده است
جز روی دلارای تو ای سرو گل اندام
خار است به چشم من، اگر آن همه ورد است
حال دل پرآتش ما شمع چه داند
هرچند که با گریه و سوز و رخ زرد است
بویی که سر زلف سمن سای تو دارد
صد عنبر و مشک ختنش رفته به گرد است
آن را که نظر بر دل و دین و سر و جان است
در معرکه عشق کجا مرد نبرد است؟
چون دور فلک بی سر و پا گشت نسیمی
در دایره چون نقطه از آن واحد و فرد است
جانی که ندارد سر این درد، نه مرد است
آن دل که نکرد از دو جهان درد تو حاصل
حاصل ز حیات آنچه مراد است نکرده است
بی درد طلب حلقه صفت بر در مقصود
سر کوفتن مدعیان آهن سرد است
از عمر گرامی چه تمتع بود آن را
کز نخل محبت رطب عشق نخورده است
جز روی دلارای تو ای سرو گل اندام
خار است به چشم من، اگر آن همه ورد است
حال دل پرآتش ما شمع چه داند
هرچند که با گریه و سوز و رخ زرد است
بویی که سر زلف سمن سای تو دارد
صد عنبر و مشک ختنش رفته به گرد است
آن را که نظر بر دل و دین و سر و جان است
در معرکه عشق کجا مرد نبرد است؟
چون دور فلک بی سر و پا گشت نسیمی
در دایره چون نقطه از آن واحد و فرد است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.