هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر به توصیف عشق الهی و زیبایی‌های معنوی می‌پردازد. او از مفاهیمی مانند عشق، معرفت، وحدانیت، و زیبایی‌های طبیعت برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند. شاعر همچنین به مقایسه‌های ظریف بین عناصر طبیعی و عواطف انسانی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۴۳

آن که بر لوح رخت خط الهی دانست
بنده عشق الهی شد و شاهی دانست

آن که می گفت که روی تو به مه می ماند
چون نظر کرد به روی تو کماهی دانست

زلف و رخسار تواش کی رود از پیش نظر
آن که او نقش سپیدی و سیاهی دانست

چشم و ابروی تو را، قدر که داند جز من؟
قیمت ترک کماندار سپاهی دانست

گرچه راز دلم از اشک عقیقی شد فاش
منکر دل سیه از چهره کاهی دانست

اصل ما ز آب حیات است و روان بخشی آن
از میانش به کنار آمد و ماهی دانست

تا دلم عابد روی تو شد ای کعبه حسن
طاعتی کان به جز این بود مناهی دانست

به جز از کار غمت هرچه دلم کرد آن را
همه بی حاصلی و فکر تباهی دانست

دهنت عالم غیب است و میان سر دقیق
این کسی را که تواش پشت و پناهی دانست

گرچه ماند به رخت لاله، ولی نتواند
هر گیاهی صفت مهر گیاهی دانست

واحد مطلقی، اما نتوانست ابلیس
این صفت را ز دو بینی و دو راهی دانست

تا به رخسار تو شد چشم نسیمی بینا
عارف حق شد و از فضل الهی دانست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.