هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و مذهبی است که به ستایش خداوند، نعمت‌های الهی و عشق معنوی می‌پردازد. در آن از مفاهیمی مانند سعادت، عید قربان، عرش رحمان، و عشق به معشوق الهی سخن گفته شده است. همچنین، اشاراتی به نمادهای عرفانی مانند آب کوثر، ذوالفقار حیدر، و باد سحر وجود دارد. شاعر از رهایی از دام تن و رسیدن به وصال معشوق حقیقی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و شناخت نسبتاً خوبی از ادبیات عرفانی فارسی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و نمادهای به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۰۴

آن آفتاب دولت بر چرخ ما برآمد
وان زهره سعادت در چنگ ما درآمد

آیینه کرد ما را، در ما شد آشکارا
آن گوهری کز اشیا چون چرخ بر سر آمد

عید است و عید قربان، رو در حرم کن ای جان
کز سوی عرش رحمان الله اکبر آمد

ای مطرب خدایی! بی گفت وگو چرایی
بنواز عود و نی را، کان سرو در برآمد

ای مفلسان عاشق، گنج خفی عیان شد
وی تشنگان خاکی آن آب کوثر آمد

دامن ز بی نیازی بر هر دو عالم افشان
کان شاه کشور دل با گنج و گوهر آمد

برکن ز دام تن دل، ای جان که صید ما شد
مرغی که جبرئیلش در سایه پر آمد

هست آبدار لفظم، چون ذوالفقار حیدر
زانروی بر منافق شمشیر و خنجر آمد

تا بوی زلف یارم افتاد در خراسان
باد سحر ز مشرق با مشک و عنبر آمد

ای وحشی از بیابان بازآ به خانه جان
کان مه لباس انسان پوشید و در برآمد

ای دین و دلبر از رخ بردار پرده کز غم
چندین هزار زاهد از دین و دل برآمد

شد سینه نسیمی لوح کتاب یزدان
چون حرف و نقطه زانرو بر وجه دفتر آمد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.