۱۶۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۳

عارفان روی تو را نور یقین می خوانند
عروه موی تو را حبل متین می خوانند

آنچه بر لوح قضا منشی تقدیر نوشت
عاشقانت ز رخ و زلف و جبین می خوانند

صفت چشم تو است آیت «مازاغ » از آن
گوشه گیران دو ابروی تو این می خوانند

نظم دندان تو را کآب حیاتش نام است
خرده بینان تواش در ثمین می خوانند

جنت عدن سر کوی تو را مشتاقان
صحن باغ ارم و خلد برین می خوانند

بیدلانی که مدام از سر سودا مستند
مردم چشم تو را گوشه نشین می خوانند

نظر، آن زمره که گویند به روی تو خطاست
نقش های غلط و لعبت چین می خوانند

دل و دین می برد از خلق رخت زان جهتش
آفت خلق و بلای دل و دین می خوانند

جنت و حور و لقا گرچه به وجه دگر است
اهل دل نور سماوات و زمین می خوانند

آب حیوان که لب لعل تو است، آن به یقین
در بهشت ابدش ماء معین می خوانند

چون نسیمی ز تو آنان که رسیدند به حق
جاودان مصحف روی تو چنین می خوانند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.