هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق و جفای معشوق، بی‌قراری دل، وصف زیبایی‌های معشوق و حالات عاشقانه سخن می‌گوید. همچنین اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند حقیقت و آخرت دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال به‌طور کامل قابل درک نباشد. همچنین برخی از اصطلاحات و مفاهیم به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۱۷۶

بر من جفا ز غمزه یار است والسلام
خون در دلم ز جور نگار است والسلام

ای صبح! دم ز مهر مزن کافتاب ما
رخسار آن خجسته عذار است والسلام

ای باد! اگر به زلف نگارم رسی بگو
دل بی تو بی شکیب و قرار است والسلام

تا هست جام نرگس شهلای او چنین
کارم همیشه خواب و خمار است والسلام

حبل المتین و عروه وثقای اهل حال
آن جعد زلف غالیه بار است والسلام

بی وصل گل، مپرس که چون است عندلیب
چون واقفی که همدم خار است والسلام

ای بی خبر ز یار! چه پرسی نشان دوست
دنیا و آخرت همه یار است والسلام

ای سالک از مقام حقیقت مپرس حال
سرها ببین که بر سر دار است والسلام

ای دلبری که طالب عیشی به کام دل
ساقی رسید و فصل بهار است والسلام

ار نی حکایتی که میان من است و یار
شب تا به روز بوس و کنار است والسلام

زانرو رسید کار نسیمی به سر که او
با زلف دلبرش سر و کار است والسلام
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.