۱۶۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۱

نظر برداشت از من تا حبیبم
به جای وصل هجران شد نصیبم

مرا درد دل از درمان چو بگذشت
قدم برداشت از بالین طبیبم

ز یاران عزیز و خویش و پیوند
فتاده دور و مسکین و غریبم

شوم منصور چون عیسی اگر یار
کند در عشق بردار و صلیبم

به پاکی و ادب در عشق جانان
که تا بنماید آن صورت عجیبم

بیا بشنو علی اسرار معنی
ز عشق یار وز وصل حبیبم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.