هوش مصنوعی: شاعر خود را به عنوان موجودی الهی و برتر معرفی می‌کند که از عالم ملکوت به دنیای مادی آمده است. او از جدایی از عالم علوی رنج می‌برد و بر دانش خود درباره مبدأ و معاد تأکید دارد. این متن بیانگر عظمت روحانی و سفر معنوی شاعر است.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به دانش و تجربه کافی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات تخصصی و استعاره‌های پیچیده، فهم آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد.

شمارهٔ ۱۸۲

من شاهباز زاده شاه شریعتم
از بهر صید طایر قدس حقیقتم

طاووس باغ انسم و سیمرغ باغ قدس
عنقای برج عزت و شاه شریعتم

لاهوتیم که هم بر ناسوت گشته ام
تا جزء و کل شناسم و هم بعد و قربتم

آری ز ملک تا ملکوتم گذر بود
جبروت منزلم شده لاهوت خلوتم

دانسته ام که مبداء و میعاد من کجاست
اینجا اگر چه پاسی در قید صورتم

آدم نبود و عالم و نه جن و نه ملک
کو کرد ظاهرم چو یم از نور فطرتم

تا آمدم ز عالم علوی در این مقام
دایم از این فراق گرفتار محنتم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.