هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر عشق و شیفتگی خود را به معشوق بیان میکند و از زیباییهای ظاهری و معنوی او سخن میگوید. او از غمها و سوداهای عشق مینالد و بیان میکند که تنها خیال معشوق است که آرامشبخش اوست.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. این شعر更适合 افرادی که توانایی درک و تجربه احساسات پیچیده عاشقانه را دارند.
شمارهٔ ۲۴۱
عاشقم بر قامت رعنای تو
حسن می بارد ز سر تا پای تو
هر کجا ای سرو! اندازی قدم
روی زرد ماست خاک پای تو
شکل بالایت بلای جان ماست
هست عاشق کش قد و بالای تو
یک دلی داریم و صد اندوه و غم
یک سری داریم و صد سودای تو
نیست اندر دیده من جای خواب
جز خیال چهره زیبای تو
ای نسیمی! پاک می بازی نظر
آفرین بر دیده بینای تو
حسن می بارد ز سر تا پای تو
هر کجا ای سرو! اندازی قدم
روی زرد ماست خاک پای تو
شکل بالایت بلای جان ماست
هست عاشق کش قد و بالای تو
یک دلی داریم و صد اندوه و غم
یک سری داریم و صد سودای تو
نیست اندر دیده من جای خواب
جز خیال چهره زیبای تو
ای نسیمی! پاک می بازی نظر
آفرین بر دیده بینای تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.