۱۸۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴۱

عاشقم بر قامت رعنای تو
حسن می بارد ز سر تا پای تو

هر کجا ای سرو! اندازی قدم
روی زرد ماست خاک پای تو

شکل بالایت بلای جان ماست
هست عاشق کش قد و بالای تو

یک دلی داریم و صد اندوه و غم
یک سری داریم و صد سودای تو

نیست اندر دیده من جای خواب
جز خیال چهره زیبای تو

ای نسیمی! پاک می بازی نظر
آفرین بر دیده بینای تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.