هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف معشوق و تاثیرات سحرآمیز او بر عاشق می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند چشم مست، زلف مشکین، لعل لب، و خورشید رخسار برای توصیف معشوق استفاده کرده و تاثیرات عشق را بر جان و عقل عاشق بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۴۸

ای خیال چشم مستت خون صهبا ریخته
زلف مشکین تو را سرهاش در پا ریخته

حقه مرجان منظوم تو پیش جوهری
از دو لعل، آب رخ لؤلؤی لا لا ریخته

روی چون گلبرگ شیرین تو، ای گلزار حسن!
مشک و عنبر بر گل از مشک سمن سا ریخته

در چمن پیش خیال عارضت باد صبا
کرده ابتر مصحف گل را و اجزا ریخته

مهر خورشید رخت هردم ز روی تربیت
در کنار دیده ما، لعل و درها ریخته

چشم بیمار تو در خون دل ما برده دست
روح را سودا گرفته، عقل صفرا ریخته

از خیال جام نوشین تو دارم جای خلد
ساقی رضوان ز کف راح مصفا ریخته

ای نوشته بر لب لعلت که: من یحیی العظام
جان در اعضای جهان از جرعه ما ریخته

عکس رخسار تو در پیمانه چشم خرد
همچو راح آتشین در کاس مینا ریخته

(ز آفرینش دانه ای افشانده زلفت در ازل
صد جهان جان پریشانش ز هر تا ریخته)

هردم از انفاس جان پرور نسیمی چون خطت
باده روح القدس در جام اشیا ریخته
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.