۱۸۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶۵

ای ز قیام قامتت هر طرفی قیامتی
جز تو که دارد این چنین خوب و لطیف قامتی

تا به سجود چون ملک پیش تو سر نهاده ام
دیو رجیم می کند هر نفسم ملامتی

هر که نکرد جان و دل با دو جهان نثار تو
هر نفسی که می زند هست بر او غرامتی

جان و جهان و دین و دل صرف ره تو می کنم
تا نبود به محشرم روز جزا ندامتی

تا به هوای دلبران از پی دیده رفت دل
هست ز دیده هر دمم بر سر دل علامتی

وقت نماز حاجتم هست حدیث قامتش
گر به خلاف این تو را هست بیار قامتی

سالک راه عشق شو، همدم عشق باش اگر
طالب گنج را چنین می طلبی سلامتی

حال نسیمی ای صبا! گر ز تو پرسد آن صنم
با غم قامتش بگو، هست در استقامتی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.