۱۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶۶

ای باغ جنت از گل روی تو آیتی
وصف کمال حسن تو ما لا نهایتی

آب حیات از لب لعل تو جرعه ای
پیش لب تو قصه شیرین حکایتی

در هر نظر ز نقش خیال تو صورتی
در هر دلی ز مهر جمالت سرایتی

هر درد و هر غم از تو دوایی و شربتی
هر جور و هر جفا ز تو فضل و عنایتی

آنکو نکرد در طلبت نقد عمر صرف
بی حاصل ابلهی است و ندارد کفایتی

(پروانه حریم وصال تو عاشقی است
کز نور شمع روی تو دارد هدایتی)

با آنکه جور و ظلم تو با من ز حد گذشت
صد شکر می کنم که ندارم شکایتی

چون حسن با ملاحت اگر دارد اتفاق
زیبا بود دو پادشه اندر ولایتی

دارد نسیمی از همه عالم تو را و بس
ای اولی که هیچ نداری نهایتی!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.