هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به موضوعات مختلفی مانند عشق، خودشناسی، وحدت وجود، و تسلیم در برابر عشق الهی می‌پردازد. شاعر از دل بیچاره می‌پرسد که چگونه با وجود مشکلات و سختی‌ها به زندگی ادامه می‌دهد و چگونه می‌تواند با وجود تمام دردها و رنج‌ها به عشق الهی برسد. او تأکید می‌کند که برای رسیدن به بزرگی و تعالی، باید از انتقادهای کوچک و بی‌اهمیت دوری کرد و به جای آن، تسلیم عشق شد. شاعر همچنین به موضوعات فلسفی مانند هویت، وجود، و رابطه‌ی انسان با خدا اشاره می‌کند و از خواننده می‌خواهد تا به درون خود بنگرد و حقیقت وجودی خود را کشف کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند وحدت وجود و تسلیم در برابر عشق الهی نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند تا به درستی درک شوند. بنابراین، این متن برای مخاطبان بالای 16 سال مناسب است.

غزل شمارهٔ ۸۲۷

نگر تا ای دل بیچاره چونی
چگونه می‌روی سر در نگونی

چگونه می‌کشی صد بحر آتش
چو اندر نفس خود یک قطره خونی

زمانی در تماشای خیالی
زمانی در تمنای جنونی

اگر خواهی که باشی از بزرگان
مباش از خرده‌گیران کنونی

چرا باشی نه کافر نه مسلمان
که تو نه رهروی نه رهنمونی

ز یک یک ذره سوی دوست راه است
ولی ره نیست بهتر از زبونی

زبون عشق شو تا بر کشندت
که هرگاهی که کم گشتی فزونی

خود از رفعت ورای هر دو کونی
چرا هم‌صحبت این نفس دونی

دلا تو چیستی هستی تو یا نه
وگر نه نیستی نه هست چونی

منی یا نه منی عینی تو یا غیر
و یا از هرچه اندیشم برونی

چه می‌گویم تو خود از خود نهانی
که دو انگشت حق را در درونی

تو ای عطار اگر چه دل نداری
ولیکن اهل دل را ذوفنونی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.