هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد فراق و دوری از معشوق می‌گوید. او از زمانی که معشوقش او را به خانه‌اش دعوت کرد و مهرش را بر دل رنجیده‌اش مرهم نهاد، یاد می‌کند. اما اکنون، روزها برایش بی‌معنا شده‌اند و زمان به کندی می‌گذرد. در این دو هفته‌ای که از دیدار معشوقش گذشته، همه چیز برایش تلخ و ناخوشایند شده است. جسمش مانند چشمان مست معشوق بیمار شده و روزهایش سیاه و پریشان گشته‌اند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه‌ای است که درک آن‌ها به بلوغ عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۶۸

سه شنبه خواند مرا آن صنم بخانه خویش
که مرهمی نهد از راه مهر بر دل ریش

سه شنبه گشت دوشنبه دوشنبه آدینه
کنون بینم آدینه را چه آید پیش

از آن زمان که هلال دو هفته یعنی بدر
نهفته چهره ز من از دو هفته باشد بیش

درین دو هفته بود گل به پیش چشمم خار
درین دو هفته بود نوش در مذاقم نیش

شدست جسمم چون چشم مست او بیمار
شدست روزم چون طره اش سیاه و پریش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷ - غزل ناتمام
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.