هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و درد ناشی از آن سخن میگوید. او از ناتوانی خود در رسیدن به معشوق و ترس از نزدیک شدن به او مینالد. همچنین، به خطرات و سختیهای عشق اشاره میکند و هشدار میدهد که نباید به ظاهر زیبا و شیرینزبانی معشوق فریب خورد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به درد و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۶۷ - غزل ناتمام
نه طاقتی که بماند دل من از طلبش
نه جرئتی که شود تن روانه در عقبش
شبی به بستر من خفته بود و جان مرا
نبود جرئت یکبوسه از دو لعل لبش
چرا روی ز پی او دلا بدین جرئت
مگر تو غافلی از صلح و قهر بی سببش
نمود دعوی جرئت بعاشقی فرهاد
که عشق کوفت سرش را بسنگ و گردابش
مشو دلیر بشیرین زبانی خوبان
که هست خنده شیر از فزونی غضبش
نه جرئتی که شود تن روانه در عقبش
شبی به بستر من خفته بود و جان مرا
نبود جرئت یکبوسه از دو لعل لبش
چرا روی ز پی او دلا بدین جرئت
مگر تو غافلی از صلح و قهر بی سببش
نمود دعوی جرئت بعاشقی فرهاد
که عشق کوفت سرش را بسنگ و گردابش
مشو دلیر بشیرین زبانی خوبان
که هست خنده شیر از فزونی غضبش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶ - جواب از زبان معشوق
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.