هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه، از عشق و اشتیاق خود به معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که حتی اگر هزار بار در آتش بسوزد، پاک‌تر می‌شود. او از امید و نوید معشوق سرمست است و غم فراق را با اشک و زردی چهره نشان می‌دهد. شاعر به معشوق وفادار است و هرگز او را فراموش نمی‌کند، حتی اگر مست و بیهوش باشد. در نهایت، از مستی و بی‌خودی ناشی از عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۸۷

گر صد هزار بار گدازی در آتشم
پاکیزه تر شوم که زر ناب بیغشم

از باده امید تو مخمور و جرعه نوش
وز ساغر نوید تو سرمست و سرخوشم

گلگون ز اشک و زرد ز غم نیلی از فراق
بنگر یکی بصفحه چهر منقشم

گهچون دو چشم مست توبیمار و ناتوان
گاهی چو طره تو پریش و مشوشم

قدم چو ابروی تو کمان شد ولی نماند
جز تیر آه و ناله خدنگی بترکشم

جانا تو شاد و خوشدل و بیغم نشین که من
با انده تو شاد و بیاد تو دلخوشم

رویم چو خامه تار و زبانم بریده باد
گر همچو خامه از خط حکم تو سرکشم

سیر سپهر و همسری مهرم آرزوست
کی پای بند مهر غزالان مهوشم

هرگز فرامشت نکنم از دعای خیر
یادت بخیر ای که نمودی فرامشم

این می که ناچشیده مرا مست و خیره کرد
یارب چها رود گر از آن جرعه ای چشم

گفتم شبی بگوش امیری حدیث خویش
گفتا بهوش باش که من نیز بیهشم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.