هوش مصنوعی: شاعر در این متن از آسیب دیدن پای پادشاه به دلیل چرخ زمان یا آسمان سخن می‌گوید و با ستایش از عدالت و بخشندگی او، آرزو می‌کند که خداوند این درد را از او دور کند و به جای آن، بلا را بر سر بندگان بفرستد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم پیچیده‌ای مانند استعاره‌های ادبی (چرخ زمان، آسمان) و همچنین مضامین مربوط به قدرت و عدالت است که درک آن‌ها به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد.

شمارهٔ ۹۹

از دستبرد چرخ شنیدم که ناگهان
آسیب و درد یافته پای خدایگان

ای شهریار عادل و دارای دادبخش
ای شهسوار باذل و میر جهان ستان

تو پا بچشم چرخ نهادی از آن سبب
آسیب دید پای تو از چشم فرقدان

یا خواست آسمان که ببوسد رکاب تو
شد خسته پایت از اثربوس آسمان

سوگند باسر تو که از درد پای تو
باشد مرا شراره به دل نیشتر بجان

خواهم بپایمردی دعوت که کردگار
بخشد بلای پای تو بر فرق بندگان
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.