هوش مصنوعی: این متن به سرزنش و انتقاد از فردی به نام حاج باقر می‌پردازد که از مسیر حق منحرف شده و به فساد و تکبر روی آورده است. شاعر با استفاده از استعاره‌های مختلف مانند تبدیل گاو به خر یا مار به مور، سقوط اخلاقی و معنوی او را به تصویر می‌کشد. همچنین، به رفتارهای نادرست او مانند تقلب، غرور، و دوری از حق اشاره می‌کند.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم انتقادی و اخلاقی نسبتاً پیچیده است و ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و واژه‌ها نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک عمیق‌تر دارند.

شمارهٔ ۱۲۱

حاج باقر جان بقر بودی چرا بیقور گشتی
گاو بودی خر شدستی مار بودی مور گشتی

فرض با منکر شدی بر فسق خود اقرار کردی
بر تقلب های بی پایان خود مغرور گشتی

در هوای انگبین کندوی خود بر باد دادی
با دلی سوراخ همچون لانه زنبور گشتی

فحش مفتی خورد از مفتی و زر دادی بزاری
زر زرت شد بی نتیجه بی زر و بی زور گشتی

همچون ریحان سبز و چون گل سرخرو بودی به بستان
از سیاهی زرد رو وز من به بوری بور گشتی

شاه دستوری عمل کردی و از بدبختی آخر
سرنگون یا سربکون چون شیشه دستور گشتی

گر زبان بودت چرا از گفتن حق لال بودی
گر بصر داری چرا از دیدن حق کور گشتی

غوره ناگشته مویزی خواستی کردن ازیرا
خسته در زیر لگد چون دانه انگور گشتی

نیزه بازی یکه بودی از کجا جان بازگشتی
ذوالفقاری تیز بودی از چه ذی القنقور گشتی

گرم بودی با حریفان از چه رو سردی فزودی
جور بودی با ظریفان از چه رو ناجور گشتی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.