۱۵۱ بار خوانده شده
سردار مکریان که بدش نام سیف دین
اندر هنر متین شد و اندر سخن بلیغ
تیغی کشیده بود بر اعدای ملک و دین
اندر نیام کرد قضا آن کشیده تیغ
چون ماه بدر بود و سپهرش هلال کرد
یا آفتاب بود و نهان شد بزیر میغ
کلک امیری از پی تاریخ رحلتش
با خون دیده و دل بنوشت «صد دریغ »
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
اندر هنر متین شد و اندر سخن بلیغ
تیغی کشیده بود بر اعدای ملک و دین
اندر نیام کرد قضا آن کشیده تیغ
چون ماه بدر بود و سپهرش هلال کرد
یا آفتاب بود و نهان شد بزیر میغ
کلک امیری از پی تاریخ رحلتش
با خون دیده و دل بنوشت «صد دریغ »
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۵ - در جواب کسیکه از وی تلخنه دوغ خواسته فرماید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۷ - در صفحه ۲۶۱ از کتاب تاریخ مختصر الدول
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.