۱۴۶ بار خوانده شده

بخش ۳ - پاسخ دادن ظل السلطان حسنخان را

شه پاک دل ظل السلطان راد
خداوند اورنگ و فرهنگ و داد

بپاسخ چنین گفت جوشنده را
همان ابر و باد خروشنده را

که هیهات در عهد ما ظلم چیست
که با عدل ما آورد تاب زیست

شگفتا که عقرب بسوراخ خویش
بدزدد ز بیم من امروز نیش

کجا شد ستم پیشه تندخوی
مترس ای ستم دیده بر من بگوی

که گر شیر شد پای پیلیش کنم
وگر کوه شد رود نیلش کنم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲ - رفتن حسنخان به دربار ظل السطان در شکایت از بانوی خود
گوهر بعدی:بخش ۴ - نالیدن حسنخان حضور ظل السلطان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.