۱۴۷ بار خوانده شده

بخش ۷ - فرستادن قاصد بداین برای احضار میرزا یحیی پسر حسن خان

وز آن سو فرستاد خان اجل
یکی قاصدی تند پا چون اجل

به داین به نزدیک یحیای راد
که ای برمکی رأی فرخ نژاد

برو زود در عرصه خانقاه
به همراه این پهلوانان بگاه

بیارای پنهان یکی لشگری
یکی شورش افکن به هر کشوری

سران سپه را سرافراز کن
بمردانگی جنگ را ساز کن

زد این ببر چند تن پهلوان
که باشند صاحبدل و نوجوان

پسر باش و کار پدر راست کن
پس آنگه زر و سیم درخواست کن

اگر فتح کردی در این کار زار
ببستی عدوی و گشادی حصار

همه رایگان نقد آنجا تراست
همه شایگان گنج یغما تراست

ترا باد صندوق و یخدان و فرش
نجوید کسی از تو تاودان و ارش

جوانمرد یحیای فرخنده بخت
از این مژده شد شاد و خندید سخت

طلب کرد آن پهلوانان گو
فرو خواند آن نوجوانان نو

دلیر قوی پنجه عبدالمجید
که گیتی چو او پهلوانی ندید

علی کوهی و عبدل و خانلرا
همان مهدی گرد جنگ آورا

پس آنگاه بخشید تشریفشان
ببستند اندر کمر کیفشان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶ - ارائه دادن رقم ظل السلطان به حاکم عراق و فرستادن مأمور به خانقاه سفلی
گوهر بعدی:بخش ۸ - حرکت کردن میرزایحیی با سپاه از داین به کشور خانقاه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.